*کاهی وقتها تو زندگی میرسی به جایی که بن بست نیست اما دیگه مقصد نداری
لعنت به اون لحظه که برای پنهان کردن بغضت قهقه میزنی ولی میون خنده این اشک لعنتی سرازیر میشه. لعنت به اون لحظه.
نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند
مثل آسمانی که امشب می بارد....
و اینک باران
بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند
و چشمانم را نوازش می دهد
تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم